مجسمه علیرغم

(نویسنده خ فخر )منبع:کتاب پردازانی ها
 
مطلب مجسمه ی علیرغم در مورد توانایی های افرادی است که با وجود ناتوانایی های جسمی کارهای فوق العاده ایی را به اسم خود در دفتر ذهنی مردم ثبت کردند شاید شما با خواندن این مطلب به بعضی از  توانایی های نهفته ی خود دست یابید...
 

دوره های آموزشی ویژه تابستان ۱۳۸۷

دوره های آموزشی ویژه تابستان ۱۳۸۷

مهارت‌های مطالعه و خلاقیت

روش‌های تقویت حافظه

مهارت‌های مطالعه و یادگیری

سیستم‌های مطالعه در یادگیری

تقویت توانمندی‌های ذهنی با طرح‌های شبکه‌ای (Mind Maps)

مهارت‌های خلاقیت و خودشکوفایی

مهارت‌های پرورش فکر (شش کلاه برای فکر کردن)

هنر حل خلاقانه مسائل

تفکر خلاق

تکنیک‌های پرورش خلاقیت

تکنیک‌های موفقیت در کنکور

برنامه‌ریزی و مدیریت زمان

مهارت‌های ‌ افزایش تمرکز

مهارت‌های امتحان دادن و رفع اضطراب و استرس

نقل قول مستقیم و بی واسطه ازادوارد دوبونو:

نقل قول مستقیم و بی واسطه:
"اغلب مردم توانایی تبیین تمایز میان ۸=۶+۲ و ۶+۲=۸ را ندارند. تفاوتی که پر اهمیت نیز می نماید. حاصل جمع ۶ بعلاوه ۲ به هیچ پاسخ دیگری غیر از ۸ نمی انجامد حال آنکه ۸ میتواند به حاصل جمع هایی غیر از ۲ و ۶ نیز بیانجامد(۱و ۷ /۴و۴ / ۳و۵). حال چرا این تفاوت پر اهمیت می نماید؟
    بدلیل اینکه اکثر مردم بدین باورند که اگر شما پاسخ صحیحی داشته باشید نیازی به اندیشیدن بیشتر نخواهید داشت. چرا که بیش از یک پاسخ درست نخواهید یافت. داشتن یک پاسخ صحیح بدین معناست که نباید به هیچ پاسخ دیگری در این راستا توجهی مبذول دارید زیرا هیچ پاسخ صحیحی غیر از همان پاسخ اول نخواهید یافت."
که نتیجه آن میشود محدودیتی شدید در راستای اندیشیدن!

قدرت کلمات

 

چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند . بقیه ی قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چه قدر عمیق است به دو قورباغه ی دیگر گفتند که دیگر چاره ای نیست . شما به زودی خواهید مرد .
دو قورباغه این حرفها را نادیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند . اما قورباغه های دیگر دائما به آنها می گفتند که دست از تلاش بردارید ، چون نمی توانید از گودال خارج شوید ، به زودی خواهید مرد
 بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت او بی درنگ به ته گودال پرتاب شد و مرد
اما قورباغه ی دیگر با حدکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد . بقیه ی قورباغه ها فریاد می زدند که دست از تلاش بردار ،‌ اما او با توان بیشتری تلاش کرد و بالاخره از گودال خارج شد
 وقتی از گودال بیرون آمد ،‌ بقیه ی قورباغه ها از او پرسیدند : مگر تو حرفهای ما را نشنیدی ؟
معلوم شد که قورباغه ناشنواست ، در واقع او در تمام مدت فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند

از کتاب هفده داستان کوتاه کوتاه
از نویسندگان ناشناس